خلاصه داستان : "اونوره پانیس" که در حال مرگ است، دوستان، همسر و پسر خود را کنارش دارد. او در مقابل دوستانش به کشیش اعتراف می کند. اما او نمی تواند خود را قانع کند تا به پسر خود بگوید که او پدر واقعی اش نیست...

خلاصه داستان : در دهکده ای کوچک،"آیمابل"،نانوای جدید ساکن می شود.همسر او "آرل" بسیار زیبا بوده و جوانتر از اوست.او یک شب پس از اینکه "آیمابل" اولین نانهایش را می پزد به همراه مردی فرار می کند."آیمابل" که از این اتفاق بسیار ناراحت است دیگر نمی تواند به کار خود ادامه دهد.در این حین اهالی دهکده که ابتدا وضعیت او را مورد تمسخر قرار می دادند به خود آمده و ...

خلاصه داستان : "په په لوماکو" گنگستری اهل پاریس در یک قلعه الجزایری مخفی می شود.او در آنجا امنیت داشته و می تواند از چنگال پلیس در امان بماند.اما پس از دو سال آزادی خود را از دست می دهد.او با "گبی" توریستی پاریسی و زیبا آشنا شده و عاشقش می شود...

خلاصه داستان :ماریوس برای یک دوره 5 ساله ثبت نام می کند. او در نامه هایش به پدرش ...